۱۳۸۸ خرداد ۱۶, شنبه

تهران زنده شد.ایران زنده می شود اگر.....

بالاخره بعد از چندسال تهران مثل شهر شد زنده و پرصدا.پر از ادمهایی که حالا می دونن چی می خوان و برای خواستشون به خیابون میان با هم حرف مزنن، بحث می کنن شعرمی سازن و شعار. با هم راه می رن با هم فریاد مزنن و اصلا این روزها کسی توی تهران تنها نیست و این با هم بود خارج ازهرچارچوبی آدم رو سر ذوق می اورد.
و اینها حاصل فضای باز تبلیغاتی است که کاش همیشه اینجوری باشه تا نگن ایرانی ها روحیه جمعی ندارن وبیشتر با هم بودن را تمرین کنیم که اگر همیشه اینطور بود و تبادل اطلاعات آزاد و فرصت نفس کشیدن داده می شد حالا هر کسی به این راحتی دروغهایی به این بزرگی نمی گفت آن هم مثلا رئیس جمهور که از دید من نه رئیس بودن را بلد است و نه از جمهوریت چیزی نمی داندکسی که در مقابل حقیقت دست و پایش را گم می کند و برای رهایی از استرس به هرحیله و دروغی متوسل می شود و برای مردمی نشان دادن خود با نیسان آبی مخصوص حمل بارصحنه را ترک می کند.
احمدی نژاد اگرعدالت را بلد بود درغیاب دیگران آنها را محکوم و بعد محاکمه نمی کرد وبه طرفدارانش می آموخت که برای کسب رای نیازی به فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک آنهم درمورد یک زن در خیابان کار درستی نیست.نوشتن در مورد مردی که خود را مبری از هر چیز می داند انهم این مرد فرصت زیادی می طلبد.
حاشیه

این روزها هم خیابان ولی عصررا مثل دوره های قبل بچه های اصلاح طلب قرق کرده اند خیابان دراز وپراز سایه درختها که انگارهمه درختها دستهای هم را گرفته اند برای کمک به اصلاحات.نواوری آدمهای خلاق این روزها زیادشده که بیشتر توی ولیعصر دیده می شه از بالا تا پایین خیابون پر است از جوانهایی که پر شور با هم بحث می کنند و بعداز مناظره معروف بلند بلند هم می خندند.
این شبها خستگی روزانه کاربا شوخی های انتخاباتی برطرف می شه مثل ماشینی که رو شیشه جلوش عکس احمدی نژاد بود به شیشه عقب پوستر میر حسین و روی بدنه برچسبهای کروبی چسبونده بودند و تو دستهای سرنشینها عکس محسن رضایی بود.

حاشیه های انتخاباتی هم زیاد شده تو شرکت ما بعضی ها باهم شرط بستن اونم شرط های اساسی.نونوایی محلمون هم گفته اگه میر حسین ببره یه سال نون مجانی میده

بنر احمدی نژاد سر خیابون امیر آباد هم جالبه که روش نوشته : به آفتاب سلامی دوباره خواهم کرد...اینم شعر مرحوم فروغ بیچاره است که این آقایون باهاش سر جنگ دارن
و از همه با مزه تر همسایه چینی ماست که چند ماهه اومده تهران و از اونجایی که تو چین انتخابات نیست کلی حال می کنه.برادرم هم بهش یاد داده بگه یک یا حسین تا میر حسین اونم می گه و با اون لهجش حسابی ادمو می خندونه


۲ نظر:

ناشناس گفت...

این قسمت فروغ خوب بود.هر چی فقط برای خودشون خوبه

نوشاد گفت...

ما یک شبه همه آرزوهامون رو نمی خواهیم! ولی می بینم که همین خواسته ها، همین امروز می تونه متحقق بشه. لازم نیست بخاطرش سالها صبر کنم. شما اگر می خوای خیالت راحت باشه تو این جامعه کسی بهت گیر نده، باید خوده حجاب اختناق رو دور بندازی نه اینکه هر چند وقت یکبار دوره یکی از اینا بیافتی و مظلومانه حقتو از دیکتاتور طلب کنی و این آقایون بگند که دیدین نمی زارن!
حالا خوبه تمام این عوامل سرکوب که به جون من و شما می افتن، دست خوده همین آقایونه!