۱۳۸۷ اسفند ۳, شنبه

حجاب مصونیت یا محدودیت؟



حجاب مصونیت یا محدودیت؟


این روزها که ون های گشت ارشاد ار توی خیابان جمع شدند شهر از حالت نظامی دوباره خارج شد.این نشان می دهد دولت به ظاهرچند ماهی را کاری به کار حجاب یا درواقع ظاهر زنها ندارد.
حجاب !چیزی است که در اسلام به خصوص در ایران تنها به جنس زن مربوط می شود.یک قانون یک جانبه نا عادلانه که هیچ وقت برایم قابل درک نبود.چیزی که از طرف حاکمیت,روحانیت و خلاصه تمام مردها به نفع زن تشخیص داده می شود اما هیچ وقت به نظر اکثریت زنها در این مورد توجهی نشده.
در مورد حجاب هم مثل سایر چیزها تنها قدرت قادر به تصمیم گیری است او تشخیص می دهد که چه چیزی خوب و مناسب است و چه چیزی به صلاح ما نیست.
مسئله پوشش یکی از چالشهای زنان ایران بوده و هست چه زمان رضا شاه پهلوی که آن را به زورازسر ازنان کشیدند وچه امروز که عکس آن اتفاق فتاده است در این دو دوره هیچگاه زنان در مقام تصمیم گیری نبودند و این موضوع را جالب توجه می کند .از انجایی که قدرت در اختیار مردان بوده وهست و قدرت تعیین کننده اختیار فرودست است و چو ن به واضح زنان در جایگاه فرودست هستند آنان می گوند که چه به صلاح زن به عنوان عامل فساد و محرک مردان است نه خود او که موجودی منفعل و قابل اعتماد نخواهد بود.
بعد از گذشت 30 سال از انقلاب در ایران یکی از بزرگترین مسائل نه تنها برای زنان بلکه برای حاکمیت و قدرت فرهنگی متوجه پوشش(تنها زنان)است چیزی که انقدر به نظرم مسخره و بی معناست که فکر کردن و صرف چنین هزینه ای از سوی دولت آدم را به خنده می اندازد.
اجبار در پوشش اسلامی انقدر کسل کننده و دست وپا گیر است که دیگرنیازی به شعار حجاب مصونیت است نه محدودیت وجود ندارد.هر روز باید اندام و موهایت را با لباسی که دوستش نداری بپوشانی ,هزینه مالی و ز مانی برای آن صرف کنی تا عده ای سود زیاد ببرند,تو (به عنوان زن)زجر بکشی و مردها هم که همیشه کار خودشان را می کنند. وافعا عدالت جنسیتی در ایران موج می زند.
وقتی دختر بچه های کوچک را می بینم که به محض بیرون آمدن از مدرسه مقنعه خود را در می آورند و می دوند با خودم فکر می کنم حاکمیت توانست با زور نسل ما را مجبور به استفاده از پوشش دولتی کند اما آیا نسلهای بعدی با این مسئله کنار می آیند؟

8 مارس در راه است به نظرم می بایست از الویتهای جنبش زنان (که به آن اعتقاد دارم)مسئله پوشش باشد.


۱۳۸۷ بهمن ۳۰, چهارشنبه

تولدی دوباره

دوباره اومدم با یه صفحه جدید در یه زمانه جدید.دقیقا یادم نیست چند ماه و چند روز
قبل بودولی سالهای 82-83 یه وبلاگی تو پرشین بلاگ داشتم که که روزمرگی نذاشت
بهش برسم مهم نیست حالا اینجام با کلی تجربه جدید و دنیای بزرگترو اینکه کلی بچه تر
شدم .برای زنها می نویسم چون زنم و حساس به چیزهای مهم. آزارهر زن و کودکی
در هر جای جهان برایم آزاردهنده است و هر پیروزی از جانب زنان برایم با ارزش.